پیامک طنز عید نوروز

پیامک طنز عید نوروز سری۲

پیامک طنز عید نوروز

به یه نفر میگن: چی شد معتاد شدي؟

میگه: والا ما با بچه ها قرار گذاشته بودیم فقط روزای تعطیل سیگار بکشیم…

که یهو خوردیم به نوروز.


این روزها اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن به سرعت خونه رو ترک کنید

قضیه خونه تکونی، جدیه.


یادش بخیر قدیما رو عیدی فک و فامیل حساب باز میکردیم ؛ امسال خیلی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن.


ﻣﺎ ﻋﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻓﻘﻂ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺨﻤﻪ ﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﯿﺪ ﻗﺮﻋﻪ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﯿﺪﻫﯿﻢ !

ﺷﺎﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻧﺪه خوش شانس ما ﺑﺎﺷﯿﺪ …


خدایا خودت به فامیلای ما بفهمون با تورم ۱۰ درصد هم حساب کنی سال جدید نباید ۲۰۰۰ تومنی عیدی بدن.


تبریک نوروز در پیش رو

اتمام ذخیره اندوخته آجیل عید :

بادام هندی ۱ فروردین

پسته ٢ فروردین

بادام ۴ فروردین

فندق ۵ فروردین

تخم کدو ١١ فروردین

تخمه ژاپنى ١٣ فروردین

نخودچى ٢٨ آبان.


بیاید در سال جدید آینه دل‌مون رو از کینه‌های قدیمی پاک کنیم

.

.

.

و دشمنی‌های جدیدی آغاز کنیم


نظر به اینکه عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشه

جهت رفاه حال مردم ، سال جدید عید دیدنی به صورت حذفی برگذار میشود…..


تذکر جدی به عیدی بگیران

عیدی خود را در جیب خود نگه دارید ….!

ما هنوز سر اون عیدی هایی که ازمون میگرفتن

و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون

با خانواده مون درگیرم ……….!


بیانیه صنف عیدی بگیران در سال جدید

با توجه به افزایش نرخ دلار و افزایش تورم و گرانی مخارج

تعرفه عیدی در سال های گذشته به شرح زیر است :

اقوام درجه ۱ : ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان

اقوام درجه ۲ : ۲ تا ۵ هزار تومان

اقوام درجه ۳ : هرچه کَرَمِشون بود !

تذکر : عیدی امسال هم در دید و بازدید دریافت میشود !

پرداخت فقط نقد !


 ادامه پیامک طنز عید نوروز سری۲

طنز عید نوروز


اطلاعیه شماره ۱ نوروزی :

هر کس عیدی من را قبل از تحویل سال بدهد

از ۲۰ درصد جایزه خوش حسابی برخوردار میشود !

هر ۵ هزار تومان ۱ امتیاز !


قدیما وقتی کله درختا سبز میشد می فهمیدی داره عید میشه؛

.

.

.

.

این روزا وقتی کله زنها زرد میشه میفهمی داره عید میشه!

نمیدونم چه حکمتیه وقتی عیدی میخوای میگن دیگه بزرگ شدی ولی وقتی زن میخوای میگن هنوزدهنت بوشیرمیده

آخرش نفهمیدیم بچه ایم یا بزرگسال

والا


اون مهمونایی که ساعت ۱۱ شب میان عید دیدنی،

تنها کاری که میشه کرد اینه که

.

.

.

.

دم در یه مشت آجیل بدی دستشون،

بگی عیدتون مبارک! بای


مباحث اساسی عید دیدنی :

۱- گیر دادن به زن نگرفتن پسرها

۲- خواستگار معرفی کردن به دخترها

۳- گیر دادن به بچه دار نشدن زوج ها

۴- تورم

۵- سریالهای نوروزی

۶- پیش بینی وضع هوا در نوروز و مقایسه با روزگاران قدیم


حدیث سال جدید

همانگونه با آجیل بقیه رفتار کنید که دوست دارید با آجیل شما رفتار کنند.


من از فردا نمیام چیست ؟

جمله ای که هر سال این موقع ها دانش آموزان به همدیگه میگن بعد وقتی فرداش میری میبینی همشونم اومدن


روزهایِ آخرِ سالِ…

همین الان پاشو با هر کی قهری بهش زنگ بزن

فحش بده

که یادش باشه که هنوز باهاش قهری

عید پا نشه بیاد خونتون عید دیدنی

والا….گرونیِ،شوخی که نیست…


توصیه‌هایی برای عید نوروز

امسال با ورود,هر مهمان به خونه با استفاده از کلمات

چقدر چاق شدی

هیکلت به هم ریخته

حیف اون هیکلت

چیکار کردی با خودت

و از قبیل اینا….صرفه جویی کنید

ستاد حفاظت از آجیل و شیرینی عید…

پایان پیامک طنز عید نوروز سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک طنز عید نوروز:

برای مطالعه پیامک طنز اقتصادی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک طنز سیاسی کلیک کنید.

طنز ادبی

پیامک طنز ادبی سری۱

طنز ادبی

شخصی در مراسم ختم پدرش در حالی که از شرکت کنندگان در مراسم ختم تشکر می کرد ، گفت : دوستان خوبم نمی دانم چطور از شما تشکر کنم . انشاءالله در فوت پدرتان جبران خواهم کرد


پروفسور کم حافظه وارد خانه شد و کفش های خود را گذاشت داخل یخچال ، کتش را به لوستر آویزان کرد و لیوان را آب کرد که بخورد اما آب را از پنجره بیرون ریخت  . شخصی که در بیرون در حال عبور بود ، آب بر سر و صوتش ریخت و گفت : ای عمو مگر مرض داری آب را می ریزی بیرون ؟

پروفسور  گفت : خیلی می بخشید من نمی دانستم که شما در لیوان هستید


شخصی هفت تیری پیدا کرد و آن را به نزد ملا برده و از او پرسید

ملا جان بگو این چیست ؟

ملا نگاهی به هفت تیر انداخت و گفت

این چپق فرنگی است .

مرد خوشحال شد و آن را به دهان برد و خواست بکشد که ناگهان تیری در رفت ودودی بلند شد و مرد بیچاره نقش بر زمین گشت

ملا نگاهی به جسد بی جان مرد انداخت و گفت : عجب توتون خوبی توی چپق بود تا یک پک کشید ، افتاد


جوانی دارای زنی بد اخلاق بود و ناچار هر روز او را کتک می زد . زن شکایت شوهر را پیش پدر برد . پدر نیز او را کتک بیشتری زد و روانه ی خانه ی شوهر نموده و گفت : حالا برو به داماد بگو که اگر تو دختر مرا کتک زدی ، من هم تلافی نموده ودر عوض زن تو را کتک زدم


اولی : هفته ی پیش یک شاخه ی درخت به چشم زن من خورد و سه هزار تومان خرج روی دستم گذاشت

دومی : برو خدا راشکر کن . هفته ی پیش یک دستبند طلا به چشم زن من خورد و هفتاد هزار تومان خرج روی دستم گذاشت


روزی دو دوست همراه شدن

اولی پرسید نامت چیست گفت مطر یعنی باران

دوباره پرسید نام پدرت چیست گفت فرات است

گفت نام مادرت چیست گفت سحاب است

اولی گفت باش دوست عزیز تا زر ورقی پیدا کنم تا در راهمان غرق نشوم


خلاصه دیالوگ سریالای کره ای:

‏- بانوی من

‏+ بله بانوی من؟

‏- اوه بانوی من

‏+ ولی بانوی من

‏- نه, نه بانوی من بانوی من

‏+ اما, اما بانوی من

‏- هرگز بانوی من (:


اعتراف میکنم دیروز رفتم مغازه به صاحبش گفتم:

سلام خسته نباشید نوشابه دارید؟

– آره

پپسیه؟

– آره

سیاهه؟

– آره

خنکه؟

– آره

بیزحمت یه دوغ بدید |:

هیچی دیگه دقیقا پنج کیلومتر دنبالم کرد آخرشم نتونست بگیره منو (:


کنار خیابان وایستاده بودم

با خودم گفتم:

آخرین مدل ماشینی که در آینده سوار میشم چیه؟

همون لحظه یه آمبولانس نعش کش از بغلم رد شد

روش نوشته بود:

فکرشو نکن آخرش مسافر خودمی |:


میگن تو آیفون ۸ فقط با نگاه به صفحه نمایش

نوتیفیکیشن‌ها رو بی‌صدا کنید

بابای منم ۳۰ ساله پیش این آپشن رو داشت

نگامون می‌کردما هم خفه می‌شدیم


پیامک طنز ادبی

ادامه پیامک های طنز ادبی سری۱


دانشمندان همچنان بدنبال اینن که

کشف کنن پسرها چطوری ۸:۲۵ بیدار میشن

و ۸:۳۰ سر کلاس حاضرن


گفتم بابا بزرگ آخه شما چطوری زندگی می‌کردین!؟

نه تکنولوژیی نه چیزی.

گفت: همونطوری که شما الان زندگی می‌کنین، نه ادبی، نه شعوری !


انقد که ایرانسل سعی کرده گولم بزنه تو مسابقه های اس ام اسی شرکت کنم

شیطان گولم نزده گناه کنم !


تنها جذابیتی که از اس‌ام‌اس‌ها باقی مونده

همون پیام‌های واریز پوله …


امروز نمیدونستم چطوری به خانوادم بگم من زن میخام و دیگه بزرگ شدم

پا شدم کولرو خاموش کردم

بابام اومد ماچم کرد گفت: حالا یه مرد شدی وقته زن گرفتنته

کلید اسرار: الگو گرفتن از پدر


هانري چهارم ، روزي از دهقاني پرسيد : چرا موهاي سرت سفيد شده و موهاي ريشت سياه مانده است ؟

گفت : قربان . به سبب آنکه موهاي سرم هيجده سال از موهاي ريشم مسن تر هستند !


شوهر از زنش پرسيد : چرا وقتي که من آواز مي خوانم ، تو از پنجره بيرون را نگاه مي کني و مي خندي ؟

زن جواب داد : براي اينکه مردم تصور نکنند من دارم تو را کتک مي زنم و تو داري با جيغ و داد گريه مي کني !


مشتري : براي من آبگوشت بياوريد .

مستخدم : با کمال ميل !

مشتري : نخير آقا ، با ترشي !


تو خیابون بودم یک پسر جوون اومد از کنار یک پیرزن رد شد

پیرزن خورد زمین چیزی نگفت

بعد از چند لحظه پیرزن گفت جوان بیا پولت افتاده است

یک وقتی دیدم چنان ماشین کوبید بهش فقط میگفتی فرقونیه که از طبقه دوازدهم افتاده باشه


پسر جان خورد ندارم چیست؟

جمله ای است برای مغازه داران گرامی که هزار تومان را به پونصد تومان تبدیل میکنند

پایان پیامک های طنز ادبی سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز ادبی:

برای مطالعه پیامک طنز سیاسی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

پیامک طنز اقتصادی

پیامک های طنز اقتصادی سری ۱

طنز اقتصادی

مي‌گويند: زماني بين روسيه و چين جنگ درگرفت. روس‌ها روز اول سه ميليون اسير گرفتند. روز دوم ۱۰ ميليون و پس از يك هفته ۵۰ ميليون اسير گرفتند.

پس از آن تلگرافي از «مائوتسه تونگ» به مسكو رسيد كه نوشته بود:بالاخره تسليم مي‌شويد يا نه؟


در روزنامه‌اي نوشته بود كه در يك موزه تصميم گرفتند كه از تعداد بازديدكنندگان و علت بازديدشان آماري تهيه كنند. به همين منظور دفتري را دم در گذاشتند تا بازديدكنندگان اسم و آدرس و علت بازديدشان را در آن بنويسند. در بين آن‌ها كسي نوشته بود: اسم بابك بهي- اهل تهران- علت بازديد، بارندگي


رئیس جمهور گفت من مشاوری اقتصادی را می‌خواهم که فقط یک دست داشته باشد.

می‌دانید چرا؟ می‌گفت همیشه مشاورین اقتصادی به من می‌گویند از این جهت، از آن جهت.


وقتی یک پزشک اشتباه می‌کند در نهایت بیمار را می‌کشد، اما وقتی اقتصادان اشتباه می‌کند فقط آنها را نابود می‌کند.


بشنو از نی چون حکایت میکند

از جوانی ها شکایت میکند .

در جوانی روزگارم سخت بود

مندرس گویا مرا ما تحت بود !

گرچه بودم  با سواد و اهل فن

لیک…


اگر چه نزد مردم ناشناسم

همیشه با مدیران در تماسم

گهی در خودروی ایشان سوارم

گهی در دفتر ایشان پلاسم

کنون از لطف ایشان جا گرفته

هزاران بانک …


طرف میره خواستگاری، میگه من تو لاله زار کنار خیابون دلار فروشم، و بعد گندش در میاد مهندس بوده


آیا میدانستید هم اکنون گدایان شهر نیویورک با پول خردهای ته جیبشان میتوانند بمدت یکماه در هتل داریوش کیش، اقامت خوشی را داشته باشند!!!؟


میترسم انقد ریالمون سقوط کنه که اونایی که سه هزارمیلیارد اختلاس کردن رو بهشون بگن آفتابه دزد!؟


از رو هزار تومنی یه کپی آ-۴ بگیری، ارزش کپی از هزار تومنیه بیشتره


پیامک اقتصادی

ادامه پیامک های طنز اقتصادی سری۱


دلار میره بالا , شیر گرون میشه!

گاو از خودمون

علف ازخودمون

حمل و نقلش از خودمون

آخه دردت چیه؟ تو که نمیگفتی من! میگفتی مـــــــــــــــا


رفتم کاغذ دیواری بخرم…متری ۹۰ تا ۴۵۰ هزار تومن!! حساب کردم بخوام اسکناس ۱۰۰۰ تومانی جاش بچسبونم ۸۲ تومن درمیاد!!تازه می شه بهش ناخونکم زد!


پژو از پراید پرسید

به کجا چنین شتابان؟

تو به چنته ات چه داری

که گران شدی ز آبان؟

تو فتاده ای ز چشمم

قطره قطره همچو باران


به غضنفر میگن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب میکنی چه احساسی داری ؟؟

میگه احساس گناه !!!!!!!!! میگن چرا ؟ میگه آخه اسمش یادم نیست


یه روز غضنفر داشته زیر آب غواصی می کرده که یهو سر و کله یه کوسه پیدا میشه , کوسه بهش میگه : آدمی؟ غضنفر میگه : از کجا فهمیدی ؟!

کوسه میگه آخه اونایی رو که بستی پشتت کپسول آتشنشانیه


غضنفر زنش رو میبره سونوگرافی ، بهش میگن بچت پسره . می گه : تورو قرآن!! اسمش چیه؟


غضنفر گاوداری داشته، مامور بهداشت میاد میگه به گاوات غذا چی میدی؟ غضنفر میگه ؛پشکل! یارو کلی جریمش میکنه. سال بعد میاد میگه چی میدی به گاوات؟ میگه جوجه کباب، چلوکباب، پیتزا! یارو دوباره کلی جریمش میکنه. سال بعد بازم میاد میگه چی میدی به گاوات؟ این دفعه غضنفر میگه والا اول صبح نفری هزار تومن بهشون میدم برن هر چی دوست دارن بگیرن بخورن


غضنفر همش دعا می کرده بچه دار شه یه شب جبرئیل میاد تو خوابش میگه عوض این همه دعا برو زن بگیر


یارو با احساس از زنش میپرسه شب عروسیمون یادت میاد.. زن: آره، چقدر جات خالی بود


الان بری یک کباب برگ بزنی از دوتا تخم مرغ ارزون تر در میاد برات

پایان پیامک های طنز اقتصادی سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز اقتصادی:

برای مطالعه پیامک های طنز اجتماعی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز ادبی کلیک کنید.

پیامک طنز اجتماعی

پیامک های طنز اجتماعی سری ۲

پیامک طنز اجتماعی

از آزادی سوار تاکسی شدم تا صادقیه میگم چقدر شد

میگه ۴۰۰تومن

میگم همش دو قدم راهه ۴۰۰تومن!!

میگه اینطوری قدم برداری شلوارت پاره میشه


یکى از دوستام بینی شو عمل کرده، ابروها شو تتو کرده، گونه گذاشته، مژه مصنوعى گذاشته

لنز گذاشته، تو موهاش موى مصنوعى گذاشته و…

اونوقت یه دختر ساده طفلى از جلومون رد شده، دوستم برگشته به من میگه: دختررو دیدى چه ایکبیرى بود؟!!!

چند لحظه فقط نگاش کردم خودش فهمید منظورمو…


تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسید چی خوندی؟

گفتم: کامپیوتر

گفت میتونی یه سی دی آهنگ های باحال واسم بزنی

اینقــد بدم میاد از اینهایی که دماغ میخرن چسب شو نمی کنن!!!!


پیر شدم آخرشم نفهمیدم کاربرد مداد سفید تو جعبه مداد رنگی چی بوده ؟؟


بزی که ما به دهنش “شیرین” نیومدیم…..

همون بهتر که از ” گُشنگی” بمیره….


یه زمانی بود که اگر کسی می‌خواست با یکی وارد رابطه بشه به طرفش می‌گفت

قول میدی برای همیشه کنارم بمونی…؟!

الان طرف می‌گه قول می‌دی آویزونم نشی و هر وقت دلم خواست گورت رو گم کنی از زندگیم بری بیرون…….


آیا شَست جورابتان سوراخ شده است؟

آیا جوراب دیگری ندارید؟

آیا از بیرون افتادنِ شستِ پایتان خجالت میکشید؟

ما برای شما راه حلی داریم:

لنگه ها رو جابجا کن،سوراخش میفته رو انگشت کوچیکه معلوم نمیشه …


من نمی دونم اون استادی که ترم قبل از درسش افتادم

این ترم دوباره با چه رویی می خواد بیاد سر کلاس …


فضای مجازی همه چیزش خوبه فقط یک دستشویی کم داره


پیام بازرگانیه بود میگفت از وقتی فلان شده هیچکی من و دوست نداره

رفته یک گوشی خریده الان مامان بابام داره


از طرف تلگرام برام پیام اومده

هوی هوی حواست کجاست چه پیامایی هست که میفرستی


پیامک طنز اجتماعی

ادامه پیامک طنز اجتماعی سری۲


خداحافظ دوستان

خداحافظ دوستان مجازی من

واقعا لحظات خوب و خوشی بود در کنار شما

از اینکه الان می خوام از اینجا برم واقعا ناراحتم

من برم دستشویی دو دقیقه دیگه میام


اینقدری که کانال ها تبلیغ میکنن

ماهواره پیام بازرگانی نداره


دیگه وقتشه ته دیگ استمبلی واسه خودش به عنوان یک غذا اعلام استقلال کنه


انگار پشه ها با سردشدن هوا کاپشن پوشیدن، سردشون نمی شه برن پی کارشون


من هر وقت خیلی خوشحالم، وسطش فکر می کنم ببینم کجای کار می لنگه؟ اصولا باید یه ضد حالی توش باشه.


همسایه: تو خونه چندتا بچه داری؟

پدر: چهارتا پسر/ اولی خلبان/ دومی دکتر/ سومی مهندس/ چهارمی دزد

همسایه: پس چرا چهارمی رو از خونه بیرون نمی کنی؟

پدر: تنها کسی که خرجی خونه رو می ده چهارمیه، بقیه بیکارن


بعضی از این دخترای دانشگاه یه جوری درس میخونن انگار که نه انگار آخر عاقبت همه مون  خونه داریم


یعنی اگه مامان من ۱۰۰ کیلو سیب زمینی هم سرخ کنه، تا من بخوام یکی ور دارم می گه: دست نزن کمه


هوا یه جوری شده یکی با بافتنی و شال گردن و کلاه میاد بیرون، یکی با تی شرت و دمپایی لا انگشتی؛ همه هم رضایت کامل دارن


اجتماعی شدن انسان ها زمان می برد

مثلا من خیلی روشنفکرم

پایان پیامک طنز اجتماعی سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک طنز اجتماعی:

برای مطالعه پیامک های طنز ادبی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز اقتصادی کلیک کنید.

 

پیامک طنز اجتماعی

پیامک های طنز اجتماعی سری ۱

طنز اجتماعی

بعد از ۳-۴ ماه به طرف زنگ زدم پولمو بگیرم

میگه: واااای چه جالب! همین الان داشتم شمارتو می گرفتم!


به نادان از هر طرف که بنگری نادان است…

به گرگ از هر طرف که بنگری گرگ است…

به درد از هر طرف که بنگری درد است…

و چه دردناک است درد نادانی گرگ صفتانی که جامه آدمی پوشیده اند و توبه آن ها فقط مرگ است…


دوستم رفته یه پاکت سیگار بخره

به فروشنده میگه از اونا بدین که روش عکس “ریه” نداره ،

فروشنده گفت چرا آخه فرقی نمیکنه ،

دوستم گفت آخه هی چشمم میخوره به عکسش ، موقع سیگار کشیدن اذیت میشم !


یارو زنگ زده تلویزیون میگه : “حمل بر خودستایی نباشه، برنامه هاتون خیلی عالیه ! “


نمایندگی ایرانسل یه تابلو زده: شارژ ۲۰۰۰ تومانی فقط ۲۰۰۰ تومان !


طرف خودش رو زده به خواب ، وسط خواب خمیازه میکشه !


هر صفحه ای باز میکنی میبینی هر چی دلش خواسته نوشته ،

پائینش هم نوشته “دکتر علی شریعتی” !


یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه،

حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!

بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون،

دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!


شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی

که بفهمونی دوستش داری …

دو روز که اعصاب نداری ، میگه: حالا شناختمت !


طرف با اسم مهسا جووون اومده تو یه روم ، میگه :

من مشکل کامپیوتری دارم میشه کمکم کنید ؟

سی چهل نفر راهنماییش کردن کلی هم لایک گرفت !

مشکلش که حل شد گفت : بچه ها … دمتون گرم !

اسمِ من عباسه ، نوکرم که مشکلمو حل کردین

اول با اسم خودم اومدم ، هیشکی جوابمو نداد


پیامک اجتماعی

ادامه پیامک های طنز اجتماعی سری۱


الان ۱۰ ماه از تغییر ساعت رسمی گذشته ، هنوز وقتی ساعت میپرسن میگن قدیمه ؟ یا جدید !؟


خاور با بار گوجه چپ کرده راننده داره دو دستی میرنه تو سر خودش

بعد ملت وایسادند از رو زمین مصرف گوجه یک سالشون رو جمع کنند


ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ , ﺩﯾﺪﻡ اونی که ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻏﺬﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ!!!

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ؟

ﮔﻔﺖ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯼ ..!!!

خلبان خودکشی کرده

کمک خلبان سکته

ماهم درحال سقوطیم


تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد

دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!

پیرزنه گفت: قربون قد و بالات مادر مواظب باش


طرف میخواد تو کنکور تقلب کنه زنگ میزنه دفتر مراجع استفتاء!


یکی از لوازم تحریرای لوکس زمان ما از این پاککن هایی بود که یه سرش پاک میکرد اون یکی سرش جاروووو !!

حکم تبلت الآن رو داشت!


به بابام گفتم حس داشتن یه پسر خوب چه جوریه !؟

گفت نمیدونم برو از مامان بزرگت بپرس …!


اینایی که همیشه کلید دارن اما زنگ میزنن آسایش آدمو بهم میزنن

همون مردم‌ آزارهایی هستن که هر سری میرن حموم…میگن حوله !!


بارون که میزنه آدم ناخود آگاه یاد سه چیز میفته:

سهراب و شعرش

قمیشی و صداش

شهردار و … !


تلویزیون داره میگه :

جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن …

یهو مامانم برگشته میگه :

مسیرشون مشخصه دیگه …

اینترنت ..آشپزخونه…

اینترنت…دستشویی…

اینترنت…تخت خواب …!!!

پایان پیامک های طنز اجتماعی سری۱

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز اجتماعی:

برای مطالعه پیامک های طنز ادبی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز سیاسی کلیک کنید.

پیامک طنز سیاسی

پیامک های طنز سیاسی سری ۱

طنز سیاسی

در پی سخنرانی رییس جمهور آمریکا علیه ایران که در آن از واژه جعلی خلیج عربی استفاده کرده بود

تا هست جهان جهل بَدان می ماند، او خلیج فارس را عرب می داند

گر آب رود ز برکه ها بالاتر، یک زشت وزغ ابوعطا می خواند.


حتی در قبرهایتان هم نام خلیج همیشگی فارس مکتوب شده است

اشتباه نکنید که خلیج فارس را آرامگاهتان می‌کنیم


ترامپ گفت کنار مردم ایرانم.

این جمله از کسی که کنار مردم خودش هم نیست ریاکارانه و طنز است.

ایرانیان با هم و در جوار خلیج همیشه فارس کنار رهبری و دولتند.


یکی فکر کرده دست بردن تو رؤیای ما آسونه

ولی اسم خلیج فارس همیشه فارس می مونه


طوری با آمریکا مذاکره نکنید که طوری شود!


من فقط نگرانم که برقراری رابطه با آمریکا باعث کمرنگ شدن روابطمون با کشور گابُن یا حتی کشور تیمور بشه!


مولانا که شد مال ترکیه

چوگان شد مال تاجیکستان

لواش شد مال ارمنستان

فقط سنگ توالت ایرانی مونده که ایران ثبت جهانی‌ش کنه برای خودش!


یکی از ویژگی های فوتبال ایران اینه که تو هر کشوری تماشاگر دارن از بس که …


به جایی رسیدیم که تمام کشورهای دنیا نسبت به ایران، جای بهتری برای زندگی شده،

خوبیش اینه که تیم ملی تو هر کشوری میره کلی ایرانی اونجا هست که تشویقش کنه!!


بی انصافیه ما ایرانیا بعد مرگمون دوباره بریم جهنم.


پیامک سیاسی

ادامه پیامک های طنز سیاسی سری۱


ملتی هستیم که فقط تو ترافیک پشت همیم . . . !


کرایه تاکسی با نیویورک و قیمت بنزین با لندن و اجاره خونه با پاریس مقایسه میشه ولی حقوق و درآمد با گینه بیسائو و کیفیت زندگی با بورکینافاسو !


اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.


برای وانت پیکان ترمز ای‌بی‌اس گذاشتن

آدم از اینهمه پیشرفت حس غرور بهش دست میده


کلاه قرمزی مصداق بارز اقتصاد مقاومتیه. لامصب نزدیکه بیست ساله همین یه دست لباس تنشه


از این به بعد تو نماز جمعه ها به جاى “مرگ بر آمریكا”

میگن: “آمریكا دقت كن”….


تنها چراغی که بعد از آمدن روحانی در زندگیم روشن شد چراغ بنزین ماشینم بود…!


با انتخاب روحانی یك قوه از قوای جمهوری اسلامی حذف شده.

چون طرفداران روحانی معتقدن دولت در هیچ زمینه ای مسوول نیست


دوره زمونه‌ای شده که اختلاس کنی ریسکش کمتر از اینه که تو پشت بوم برقصی.


من موندم این خارجیا با اینهمه بحران های اقتصادی و فرهنگی و از بین رفتن انسانیت و فروپاشی بنیان خانواده ها و فسادهای عظیم مالی و از بین رفتن آزادی اجتماعی

هیچکدومشون به فکر مهاجرت به ایران نمیوفتن؟!

عقل ندارن اینا؟!

پایان پیامک های طنز سیاسی سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز سیاسی:

برای مطالعه پیامک های طنز اقتصادی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز اجتماعی کلیک کنید.

پیامک طنز عید نوروز

پیامک طنز عید نوروز سری ۱

طنز عید نوروز

هرروزتان نوروز

نوروزتان پيروز

پسوردتان مرموز

آپديتتان هرروز

ماشينتان لکسوز

لکسوزتان کم سوز

ناهارتان قارپوز

غمهايتان ريفيوز


مزيت مجرد بودن اينکه شب عيد به خاطر بي پولي ، شرمنده زن و بچه ات نمي شي.


روز اول سال آدم به آدم ميرسه ، اما اس ام اس به آدم نميرسه

سال نو بر شما مبارک


فرا رسيدن نوروز اين ميراث با ارزش ايرانيان را به شما و خانواده محترمتان بعدا تبريک ميگم الان زوده


ما پارسال عيد نرفتيم امريکا امسالم نميريم ايتاليا کلا ما اينجوري هستيم …

هر سال تصميم ميگيريم يکي از کشوراي خارجو نريم.


ای کاش هر لحظه بهار باشی

هر روز پر از امید باشی

هر ۳۶۵روز امسال

سرگرم شمردن هزاری باشی


آسمان را می خواهم برای عبور

جاده باریک است!

ماه را می خواهم برای نور

راه تاریک است!

تو را می خواهم برای نظافت

تعطیلات نزدیک است!


به بابام میگم : چقدر عیدی امسال میدی بهم

میگه : چطور؟

میگم : هیچی ، میخوام روش حساب کنم.

میگه : برو خدارو شکر کن امسال با این گرونیا هنوز از خونه پرتت نکردم بیرون


این آهنگ “باز آمد بوی ماه مدرسه” به تنهایی اندازه ی تمام آلبوم های داریوش آدم رو دپرس میکنه

من هفت سالم بود سیگاری شدم


دو نفرو سخت میشه پیدا کرد

یکی کسی که درکت کنه

دومی کسی که بدونه کجای کمرت میخاره

عید نوروز مبارک


پیامک عید نوروز

ادامه پیامک های طنز عید نوروز سری۱


بچه بودم یبار معلم موضوع انشا داد که اگر شما یک پرنده بودید چه میکردید؟

منم نوشتم تخم میذاشتم

بهم صفر داد

آیا این رفتار درستی هست با یک پرنده ی تخم گذار؟


این کمپین جدید “نرفتن سفر نوروزی به ترکیه و امارات” خیلی خوبه.

من ۳۰ ساله عضو ویژه این کمپینم


یه رفیق دارم دماغش به حدی بزرگه که

یه سری تو استخر کرال پشت میرفت همه فرار کردن فک کردن کوسه اومده


یه لیف دارم که ۷ ساله دارم ازش استفاده میکنم

اینقد با تجربه س که خودش میدونه کجا رو سفت بکشه کجا رو شل کنه


نمیدونم چه حکمتیه وقتی عیدی میخوای میگن دیگه بزرگ شدی ولی وقتی زن میخوای میگن هنوزدهنت بوشیرمیده

آخرش نفهمیدیم بچه ایم یا بزرگسال

والا.


غضنفر به اتاق رئیسش رفت و گفت:

آقای رئیس من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام

رئیس گفت: شما که یه هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟

غضنفر گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم


ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺳﺮﺵ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺩﺍﺭﻥ

ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﯽ ﻣﺜﻞ ﻫﺎﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺎﺩ


هرگاه زنى خسته و نالان از کار منزل را دیدید

فقط یک جمله بگویید و در قدرت خداوند تأمل کنید

“نمیاى بریم بازار”

خداوند استخوانهای پوسیده را زنده مى کند


نمیدونم این چه خاصیت نوروزه

خاب نمیدونم مرد حسابی اگه میدونستم که حرفی نبود


اولین اختلاس سال …

.

.

.

.

عزیزم عیدی هاتو بده مامان برات نگه داره

پایان پیامک های طنز عید نوروز سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز عید نوروز:

برای مطالعه پیامک های طنز سیاسی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز اقتصادی کلیک کنید.

 

پیامک طنز ملانصرالدین

پیامک های طنز ملانصرالدین سری ۲

طنز ملانصرالدین

روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم!

ملا گفت: لیوانی آب بده!

دخترک پاسخ داد: نداریم!

ملا پرسید: مادرت کجاست:

دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است!

ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!


روزی ملا به جنگ رفته بود و با خود سپر بزرگی برده بود. ولی ناگهان یکی از دشمنان سنگی بر سر او زد و سرش را شکست.

ملا سپر بزرگش را نشان داد و گفت: ای نادان سپر به این بزرگی را نمی بینی و سنگ بر سر من می زنی؟


روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد

صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم!

باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟

ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم.


روزی ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچ کس به او احترام نگذاشت و به او تعارف نکرد!

ملا خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت این بار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالی که به لباس های نواش تعارف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.


روزی جنازه ای را می بردند پسر ملا از پدرش پرسید : پدرجان این جنازه را کجا می برند؟!

ملا گفت او را به جایی می برند که نه آب هست نه نان هست نه پوشیدنی هست و نه چیز دیگری

پسر ملا گفت : فهمیدم او را به خانه ما می برند!


روزی از ملا پرسیدند : شما چند سالگی داماد شدید؟

ملا گفت به خدا یادم نیست چونکه آن زمان هنوز به سن عقل نرسیده بودم!


روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟

ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم


يه روز ملانصرالدين و دوستش دوتا خر ميخرن.

دوست ملا ميگه: چه طوري بفهميم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟

ملا ميگه خوب من يه گوش خرم رو ميبرم اوني که يه گوش داره مال من اوني هم که دو گوش داره مال تو.!

فرداش ميبينن خر ملا گوش اون يکي خره رو از سر حسادت خورده!!!

دوست ملا ميگه :حالا چيکار کنيم ملا ميگه: من جفت گوش خرمو ميبرم!!!

فرداش ميبينن بازم قضيه ديروزيه…

دوست ملا ميگه :حالا چيکار کنيم ملا ميگه: من دم خرمو ميبرم!

فرداش بازم قضيه ديروزي ميشه..

دوست ملا با عصبانيت ميگه: حالا چيکار کنيم ملانصرالدين هم ميگه:عيبي نداره خب حالا خر سفيده مال تو خر سياه مال من


 روزي يکي از همسايه‌ها خواست خر ملانصرالدين را امانت بگيرد.

به همين خاطر به در خانه ملا رفت.

ملانصرالدين گفت: “خيلي معذرت مي‌خواهم خر ما در خانه نيست”.

از بخت بد همان موقع خر بنا کرد به عرعر کردن.

همسايه گفت: “شما که فرموديد خرتان خانه نيست؛

اما صداي عرعرش دارد گوش فلک را کر مي‌کند.”

ملا عصباني شد و گفت: “عجب آدم کج خيال و ديرباوري هستي.

حرف من ريش سفيد را قبول نداري ولي عرعر خر را قبول داري.”


پیامک ملانصرالدین

ادامه پیامک های طنز ملانصرالدین سری۲

پایان پیامک های طنز ملانصرالدین سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز ملانصرالدین:

برای مطالعه پیامک های طنز گل آقا کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز بهلول کلیک کنید.

پیامک ملا نصرالدین

پیامک های طنز ملانصرالدین سری ۱

ملانصرالدین

ملا در بالاي منبر گفت : هرکس از زن خود ناراضي است بلند شود.

همه ي مردم بلند شدند جز يک نفر.

ملا به آن مرد گفت : تو از زن خود راضي هستي؟

آن مرد گفت : نه …

ولي زنم دست و پایم را شکسته و نمي توانم بلند شوم!


يک روز ملانصرالدين خرش را در جنگل گم مي کند.

موقع گشتن به دنبال آن يک گورخر پيدا مي کند.

به آن مي گويد: اي کلک لباس ورزشي پوشيدي تا تو را نشناسم!


روزي ملانصرالدين بدون دعوت رفت به مجلس جشني.

يکي گفت: “جناب ملا! شما که دعوت نداشتي چرا آمدي؟”

ملانصرالدين جواب داد: “اگر صاحب خانه تکليف خودش را نمي‌داند.

من وظيفه‌ي خودم را مي‌دانم و هيچ‌وقت از آن غافل نمي‌شوم.”


روزی شخصی از ملا پرسید: ماه بهتر است یا خورشید!؟

ملا گفت ای نادان این چه سوالی است که از من می پرسی؟

خوب معلوم است, خورشید روزها بیرون می آید که هوا روشن است و نیازی به وجودش نیست!

ولی ماه شب های تاریک را روشن می کند, به همین جهت نفعش خیلی بیشتر از ضررش است.


ملانصرالدين به يکي از دوستانش گفت: خبر داري فلاني مرده؟

دوستش گفت: “نه! علت مرگش چه بود؟”

ملانصرالدین گفت: “علت زنده بودن آن بيچاره معلوم نبود، چه رسد به علت مرگش!”


روزي ملانصرالدين به دنبال جنازه‌ي يکي از ثروتمندان مي‌رفت و با صداي بلند گريه مي‌کرد.

يکي به او دلداري داد و گفت: “اين مرحوم چه نسبتي با شما داشت؟”

ملا جواب داد: “هيچ! علت گريه‌ي من هم همين است.”


روزي ملانصرالدين ادعاي کرامت کرد.

گفتند “دليلت چيست؟”

گفت: “مي‌توانم بگويم الساعه در ضمير شما چه مي‌گذرد؟”

گفتند: “اگر راست مي‌گويي بگو.”

گفت: “همه‌ي شما در اين فکر هستيد که آيا من مي‌توانم ادعايم را ثابت کنم يا نه!”


روزي ملانصرالدين به عده‌اي رسيد که مشغول غذا خوردن بودند. رفت جلو و گفت “السلام يا طايفه‌ي بخيلان!”

يکي از آن‌ها گفت: “اين چه نسبتي است که به ما مي‌دهي؟ خدا گواه است که هيچ‌ يک از ما بخيل نيست.”

ملانصرالدين گفت: “اگر خداوند اين طور گواهي مي‌دهد، از حرفي که زدم توبه مي‌کنم، و نشست سر سفره‌ي آن‌ها و شروع کرد به غذا خوردن.”


روزي ملانصرالدين بالاي منبر رفت و يک آيه خواند : ” و ما نوح را فرستاديم… ” بعد هرچه فکر کرد ادامه آيه را يادش نيامد تا اينکه يکي از حضار گفت : ملا معطلمون نکن. اگه نوح نمي ياد يکي ديگه رو بفرست!!!


الاغ ملانصرالدين روزي به چراگاه حاکم رفت. حاکم از ملا نزد قاضي شکايت کرد. قاضي ملا را احضار کرد و گفت : ملا ماجرا را توضيح بده. ملا هم گفت: جناب قاضي. فرض کنيد شما خر من هستيد. من شما را زين مي کنم و افسار به شما مي بندم و شما حرکت مي کنيد. بين راه سگ ها به طرفتان پارس مي کنند و شما رَم مي کنيد و به طرف چراگاه حاکم مي رويد. حالا انصاف بديد من مقصرم يا شما؟!!!


 پیامک ملانصرالدین

ادامه پیامک های طنز ملانصرالدین سری۱


يک روز ملانصرالدين خرش را به سختي مي زد و رهگذري از آنجا مي گذشت و پرسيد

که چرا مي زني؟ گفت ببخشيد اگر مي دانستم که با شما خويشاوندي دارد اين کارو نميکردم!


شبي ملانصرالدين خواب ديد که کسي ۵ دينار به او مي دهد،

اما او اصرار مي کند که ۲۰ دينار بدهد که عدد تمام باشد.

در اين وقت، از خواب بيدار شد و چيزي در دستش نديد.

پشيمان شد و چشم هايش را بست و گفت: «باشد، همان ۵ دينار را بده، قبول دارم


ملانصرالدين داشت سخنراني مي کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برايش روشن مي شود.

ناگهان در ميان جمعيت ، زن خود را ديد. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش.


یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت

ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام

ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت

درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.


یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر به سر او بگذارند

به همین جهت هر کدام تخم مرغی با خود آورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند:

ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!

ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!

ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!


یک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملا با خودش گفت:

این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید.

اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد.

اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است!؟


یک روز شخصی که می خواست سر به سر ملانصرالدین بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟

ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟

(از نظر علمی به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.)


روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن

مردی از آنجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.

ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!


روزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد. حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟

ملا گفت : بیست تومان.

حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است.

ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!


روزی ملا از گورستان عبور می کرد قبر درازی را دید از شخصی پرسید اینجا چه کسی دفن است!

شخص پاسخ داد : این قبر علمدار امیر لشکر است!

ملا با تعجب گفت: مگر او را با علمش دفن کرده اند؟!

پایان پیامک های طنز ملانصرالدین سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز ملانصرالدین:

برای مطالعه پیامک های طنز گل‌آقا کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز بهلول کلیک کنید.

پیامک طنز جمله سازی

پیامک های جمله سازی سری ۲

طنز جمله سازی

به غضنفر میگن: با «حمید و فرید» جمله بساز.

میگه: شما با همید؟ چند نفرید؟


معلم : امیر جان ، با حمید یک جمله بساز.

امیر : شما چقدر شبیه همید


به خشایار میگن با شمشیر جمله بساز ،

میگه فولاد فدات شم شیر بخور


به یارو میگن با آجر یه جمله بساز

میگه خر خودتی با آجر خونه میسازن


معلم : وقتی می گوییم : ” دانش آموزان کلاس تکلیف های خود را با میل انجام می دهند” . ” میل ” در این جمله چه نوع کلمه ای است؟

دانش آموز : اجازه! حرف اضافه!!


۶۶۶ سه تا شیش داره مال پارسال بود امسال مد شده:

۷۷۷ سه تا هفت داره ، زمستونا خیابونا برفداره ؛ صابون که به دست بمالی کف داره ، ایران و اینجوری نبین نفت داره ، نونوایی محلمون صف داره


به یارو می گن با دمپایی جمله بساز

میگه رفتم عروسی یک بچه رو دیدم بهش گفتم بلند شو دم پایی!!


به غضنفر می گن با توکیو جمله بساز میگه من خدیجه رو دوست دارم تو کیو!


یک دفعه به یه آبادانی می گن با مخابرات جمله بساز آبادانی گفت مخا برات برقصم


به یا رو می گن با دهن جمله بساز

میگه عوضی

باز بهش با عصبانیت میگه چی گفتی؟با من بودی

میگه دهنت و ببند

جملت و گرفتی هررررررررررری


پیامک جمله سازی

ادامه پیامک های طنز جمله سازی سری۲


معلم: با ایراد جمله بساز.

شاگرد: من میخوام با دخترتون ازدواج کنم.

معلم: اینکه ایراد نداره؟؟؟

شاگرد: پس مبارکه.

بقیه بچه ها: ایشالا به پای هم پیر شین!!!!! خخخخخخخخخخخخ


به غضنفر ميگن: با «حيدر» جمله بساز، ميگه: اومدم در خونتون هي در زدم، هي در زدم، هيچكي درو باز نكرد. بهش ميگن: نه بابا، با «آقا حيدر» جمله بساز، ميگه:* اومدم در خونتون، آقا! هي در زدم، هي در زدم، هيچكي در رو باز نكرد!


به غضنفر ميگن: با «آجر» جمله بساز، ميگه با آجر كه جمله نميسازن،* با آجر خونه ميسازن!


چیز چیست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

کلمه ای شگفت انگیز در زبان فارسی که میتواند جایگزین تمام کلمات شود!


ب من میگن با محال جمله بساز

میگم :بابام اجازه داد کولر از شب تا صبح روشن بماند

.

میگن پس محالش کو؟

میگم: جون من نفهمیدی این محاله؟

یارو کف کرد میترسم با این همه استعداد فرار مغز ها نشم


به یکی میگن با جام جم جمله بساز میگه مامان پاشو جام و جم کن…

به همون نفرمیگن با عدس جمله بساز میگه خانوما آقایون همگی آ آ آ دس دس دس


به یه نفر میگن که با مناجات جمله بساز میگه: مونا جاتو انداختم بیا بخواب


به یارو ميگن با نيما جمله بساز!

ميگه:ساعت چهار و نيمه ها!


به يه نفر ميگن با صداقت جمله بساز ميگه : داشتم با تلفن حرف مي زدم صدا قطع شد!

پایان پیامک های طنز جمله سازی سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز جمله سازی:

برای مطالعه پیامک های طنز عید نوروز کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز سیاسی کلیک کنید.

پیامک جمله سازی

پیامک های جمله سازی سری ۱

جمله سازی

به یکی گفتن با کوچه جمله بساز

گفت:مهم ترین کارى که پرستو ها در طول عمرشون انجام میدن کوچه


به یه دانشجو میگن با صداقت جمله بساز میگه صداقت مهمترین اصل زندگی!!

چیه دنبال سوتی هستی، دانشجو های ایرانی واقعا با سوادن!!!!


به دادشم که ۱۰ سالشه گفتم با گاری جمله بساز

گفت:آخه تا کی باید صبر کنم تا بریم خواستگاری؟


یه روز به یه یارو میگن با ریلکس جمله بساز میگه رفتم باغ وحش با گوریل عکس گرفتم


به یکی میگن با مهرداد جمله بساز

میگه:آقا ببخشید میشه امتحانای شهریور و تو مهر داد؟


به یارو میگن با توله سگ جمله بساز میگه :طولِ سگ ×عرضِ سگ=مساحتِ سگ

اصن داریم ؟

مساحتِ سگ


به یکی میگن با ستاره جمله بساز میگه :

شبکه سه تاره


به طرف میگن با (( پورشه )) جمله بساز

میگه :

من به اینجا می آیم تا اوقات فراغتم پورشه !!!!


به طرف میگن با اختاپوس جمله بساز میگه:اخ تا پوستم نسوخته برم تو سایه


به یکی میگن با گرم جمله بساز میگه خورشید هر لحظه نور گرم و سوزانش

را بیش تر بر سینه ی زمین پهن می کرد.

حالا چرا جوک حساب میشه چون اون یک نفر حیف نون بوده!!!!!!!!!!!!


پیامک جمله سازی

ادامه پیامک های جمله سازی سری۱


به یارومیگن یه جمله بگوتوش آب باشه.

میگه:لوله!!!


به یکی میگن: با «کوش» یک جمله بساز، گفت: شلوار من کوش؟ گفتند:

این که نشد، «کوش به معنی کوشش.» گفت: شلوار من کوشش؟

گفتند: بابا، «کوشش یعنی کار.» گفت: خب از اول می‌گفتین، شلوار کار من کوشش؟


به غضنفر می گن با لوبیا یک جمله بساز. غضنفر می گه : کوچولو بیا!


به حیف نون میگن با جوراب جمله بساز

میگه:کولر ما بدجوراب میده


به غضنفر میگن با ماهیچه جمله بساز

میگه : خر پیش ما هیچه!!!


به یارو میگن باصداقت جمله بساز میگه صدا قطع و وصل میشه


به معتادی گفتند با ۴۵ و ۴۶ و ۴۷ و ۴۸ جمله بساز.

گفت : چلا پنجه می کشی؟

چلا شیشه می شکنی؟

چلا هف نمی زنی ؟

چلا مشتی ناراحتی؟


به غضنفر میگن: با «زنبور و خر و گاو» جمله بساز،‌ میگه: زنبور خره، گاو منه!


به غضنفر میگن: با «خرچنگ» جمله بساز، میگه:‌ کره خر چنگ نزن!


به غضنفر میگن با وطن جمله بساز …. میگه من رفتم حمام وتنم را شستم …میگن نه ، با ط دسته دار ….میگه اتفاقا با تی دسته دارشستم !

پایان پیامک های جمله سازی سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های جمله سازی:

برای مطالعه پیامک های طنز عید نوروز کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز سیاسی کلیک کنید.

پیامک های پ ن پ

پیامک های پ ن پ سری ۳

پیامک های پ ن پ

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟

گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم ,اومدم خودمو معرفی کنم!


رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟

پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟ از کارت راضی هستی یا نه !


به دوستم میگم فهمیدی رضا جدا شد؟

میگه از زنش؟

پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد… !


با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایستادیم.

دوستم میگه:شیرِ؟

میگم:پَــــ نَپَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!


بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام نشونش می دم.میگه بچته؟!

میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!!


تصادف شده زنگ زدم اورژانس میگه کسی صدمه دیده

پ نه پ زنگ زدم بگم همه سالمن نگران نشو !


استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟

من دستمو بردم بالا

استاد: میخوای جواب بدی؟

من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد !


عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکیلم؟

پَ نه پَ متهمی!


به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو … میگه روشنش کنم ؟

میگه پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو … من هُل میدم روشن شه


رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم …

میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟

میگم پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !


پیامک پ ن پ

ادامه پیامک های پ ن پ سری۳


شنگول سگشو میبره دامپزشکی منشی میگه سگت مریضه ؟

شنگول میگه پ ن پ خودم هاری گرفتم سگم گف من اینجا آشنا دارم بیا بریم دکتر ببینتت !


تو اتوبوس از رو صندلی پا شدم جامو بدم یه پیرمرده میگه پا شدی من بشینم؟

میگم پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با میله های اتوبوس استریپ تیز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنین.


ساعت ۸ صبح کلاس داریم .منم خمیازه میکشم و دهنم یه متر باز میشه .

استاد میگه چیه خوابت میاد؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بخورمت


تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟

منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته


دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم

میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟

پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !


دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن

اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!

پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !


رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟

پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی…!


تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشی مو از دستم قاپید

دوستم گفت گوشی تو دزدید ؟

گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !


رفتم حموم دوستم اومده میگه:داری حموم می کنی؟

گفتم پ ن پ دارم تو به آبشار نیاگارا شیرجه می زنم


بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده ، فامیلمون اومده میگه آخی خوابه ؟؟؟

میگم پَ نَ پَ زدیمش تو شارژ ! دکترا گفتن ۷ – ۸ ساعت اول خوب بزارین شارژ بشه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمیکنه !

پایان پیامک های پ ن پ سری۳

  لینک صفحات مشابه پیامک های پ ن پ:

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز ملانصرالدین کلیک کنید.

پیامک پ ن پ

پیامک های پ ن پ سری ۲

پیامک پ ن پ

دارم رو تردمیل عینه خر میدووم ، یارو میگه اینجوری میدَویی لاغر کنی ؟

میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم … !


دست زدم به لوله بخاری گفتم  ین که سرده ! مامانم گفت یعنی خاموشش کنیم ؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ وایستیم الان آقای ایمنی میاد میگه


استاد بهم داده ۴ ! رفتم پیشش میگم استاد میشه چند لحظه وقتتون بگیرم ؟

میگه نمره میخوای ؟؟؟

گفتم پ ن پ واسه امر خیر مزاحم شدم ، مارو به غلامی بپذیر !


جلسه ی آخر کلاس بود ، بچه ها داشتن از استاد در مورد امتحان می پرسیدن که قراره چطوری سوال بده ! یکی پرسید : استاد جا خالی هم میدین ؟

استاد هم گفت : پ ن پ وامیستم بهم تیراندازی کنید !


رفتم بقالی میگم پودر ماشینی دارید ؟ میگه برای ماشین لباسشویی ؟

گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برای ماشین سواری ، بریزم تو باکش هوارو کثیف نکنه !


یارو خودشو دار زده ، رفیقم میگه به خاطر مشکلات زندگی اینکارو کرده ؟

گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخواسته نیروی کشش زمین رو اندازه گیری کنه


بهش میگم آب در هاون نکوب ! میگه یعنی کار بیهوده نکنم ؟؟؟

گفتم پـَـــ نــه پـَـــ ممکنه مولکولهای آب رو له کنی !


دارم تاریخ تولید و انقضای تن ماهی رو نگاه میکنم ، صاحب مغازه میگه : میخوای ببینی فاسد نشده باشه ؟

میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخوام ببینم تاریخ تولدش کیه تا واسه تولدش آکواریوم بزرگتر بخرم !


ماشینم خراب شده وسط خیابون ، زنگ زدم به داداشم میگم

آب دستته بذار زمین بیا پیش من ! میگه کارم داری ؟؟؟

میگم پـَـ نـَـ پـَـ آب گرون شده ، همون یه لیوانم صرفه جویی بشه خیلیه !


نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟

گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !


پیامک پ ن پ

ادامه پیامک پ ن پ سری۲


محکم زدم زیر گوشش برگشته میگه کار بدی کردم ؟

گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خواستم قدرت انگشتا و چرخش مچمو تست کنم !


رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.

یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟

پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !


مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!

پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !


به یارو میگم حاجی, بزن تو دنده من هول میدم روشن شه.

میگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳فوتبال داره !


رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین،

میگه بال مرغ؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم !


پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟

میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم.

میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !


مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم میخوای شام بیاری؟

گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ میخوام گلای سفره رو اب بدم !


دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟

میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!


سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟

عروس: پـَـ نـَـ پـَـ  دکتری آوردیمت کلاس مجلس بره بالا !


به معلممون میگم آقا اجازه هست بریم دستشویی ؟! میگه واجبه ؟!

پ ن پ مستحبه !!

پایان پیامک پ ن پ سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک پ ن پ:

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز ملا نصرالدین کلیک کنید.

پیامک پ ن پ

پیامک های پ ن پ سری ۱

پ ن پ

شیشه رفته تو دستم , دارم از درد جیغ و داد می کنم،

به رفیقم میگم در بیار, میگه شیشه رو؟

میگم پَــــ نَ پَــــ , ادای من و در بیار شاد شیم !


تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!

گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !


یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اونطرفتر افتاده زمین

هیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟

میگم پـَـَـ نَ پـَـَـ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !


بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم

میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟

پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم

الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم !


یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید.

تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!!

پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !


دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

پـَـ نـَـ پـَـ کچلی را بگرفتند و سرش شانه زدند!!!


اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم


رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ۱۰۰محبت کنین.

اورده تست کرده میگه میبری؟

میگم پـَـ نـَـ پـَـ همین جا میخورم!


رفتیم صحرا نشستیم روی علف ها میگه اومدین تفریح؟

میگم پـَـــ نــه پـَـــ گاویم داریم میچریم!


تازه از خواب بیدار شدم بابام می یاد میگه:بیداری؟!

می گم پـَـ نـَـ پـَـ خودمو زدم به بیداری!


پیامک پ ن پ

ادامه پیامک های پ ن پ سری۱


رفتم دکتر میگه مریضی؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اومدم ببینم مرض جدید چی داری؟


بهش میگم : دیگه می خوام ازت جدا شم !

میگه : این حرف آخرته ؟

پ ن پ این خلاصه ای بود از اخبار ایران و جهان ،

لطفأ به ادامه ی خبر توجه فرمایید !


رفتم سردخونه میگم : بی زحمت جسد پدربزرگمو تحویل بدین.

میگه : میخوای خاکش کنی؟

پ نه پ میخوام تا گارانتیش تموم نشده ببرم عوضش کنم


رفتم بانک به آقاهه پشت میز میگم آقا ببخشید شما صندوق دارین؟

میگه پ ن پ هاش بکم!


با دوستم تو مزرعه بودیم گوساله داشت از مامانش شیر می خورد دوستم میگه داره شیر می خوره؟

پ ن پ داره مامانش و باد میکنه مثل بادکنک بفرسته هوا!


روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه… اومده میگه… روزنامه میخونی؟

پ نه پ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم!


دارم تو کوچه راه میرم

یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد،

وایستاده میگه وای خیس شدید ؟

پـَـ نـَـ پـَـ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته…اینا اشک شوقه!


رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن !

میگه ۴۰ لیتر ؟

پـَـ نـَـ پـَـ ۴۰ تا قاشق چای خوری !


همسایمون عروسی داشتن

دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟

پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !


رفیقم اومده خونمون! وضو گرفته میخواد نماز بخونه!می پرسه قبله کدوم طرفه؟!

میگم:میخوای نماز بخونی؟!

میگه: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم!

پایان پیامک های پ ن پ سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های پ ن پ:

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز ملانصرالدین کلیک کنید.

پیامک طنز بهلول

پیامک های طنز بهلول سری ۱

طنز بهلول

روزي وزير خليفه به تمسخر بهلول را گفت:

خليفه تو را حاكم به سگ و خروس و خوك نموده است.

بهلول جواب داد پس از اين ساعت قدم از فرمان من بيرون منه، كه رعيت مني.

همراهان وزير همه به خنده افتادند و وزير از جواب بهلول منفعل و خجل گرديد.


طنز بهلول

هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود

از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند

سربازان رفتند و بهلول را از میان کودکان شهر گرفته و نزد خلیفه آوردند

هارون الرشید به بهلول امر کرد چند دیوانه برای ما بشمار بهلول گفت:

اولین دیوانه خودم هستم و با اشاره دست به سمت مادر جعفر برمکی گفت این دومین دیوانه هست.

عیسی با حالتی عصبی فریاد زد : وای بر تو برای مادر جعفر چنین حرفی می زنی؟

بهلول خندید و گفت : صاحب اربده سومین دیوانه هست.

هارون از کوره در رفت و فریاد زد : این دیوانه را از قصر بیرون کنید آبرویمان را برد.

بهلول در حالی که روی زمین کشیده می شد گفت : تو هم چهارمی هست هارون !


روزي خلیفه هارون الرشید و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند.

بهلول با آنها بود در شکارگاه آهویی نمودار شد.

خلیفه تیري به سوي آهو انداخت ولی به هدف نخورد.

بهلول گفت احسنت !!!

خلیفه غضبناك شد و گفت مرا مسخره می کنی ؟

بهلول جواب داد : احسنت من براي آهو بود که خوب فرار نمود.


روزي خلیفه هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت .

خلیفه از روي شوخی از بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چند ارزش داشتم ؟

بهلول جواب داد پنجاه دینار

خلیفه غضبناك شده گفت :

دیوانه تنها لنگی که به خود بسته ام پنجاه دینار ارزش دارد .

بهلول جواب داد من هم فقط لنگ را قیمت کردم . و الا خلیفه قیمتی ندارد .


روزي هارون الرشید به بهلول گفت : بزرگترین نعمت هاي الهی چیست ؟

بهلول جواب داد بزرگترین نعمت هاي الهی عقل است و خواجه عبدالله انصاري نیز در مناجات خود

میگوید (( خداوندا آنکه را عقل دادي چه ندادي و آنکه را عقل ندادي چه دادي))

در خبر است که چون خداوند اراده فرمود که نعمتی را از بنده زایل کند اولین چیزي که از او سلب مینماید عقل اوست

و عقل از رزق محسوب شده است .

افسوس که حق تعالی این نعمت را از من سلب نموده است .


گویند روزي بهلول کفش نو پوشیده بود . داخل مسجدي شد تا نماز بگذارد .

در آن محل مردي را دید که به کفشهاي او نگاه می کند .

فهمید که طمع به کفش او دارد . ناچاراً با کفش به نماز ایستاد .

آن دزد گفت با کفش نماز نباشد .

بهلول گفت : اگر نماز نباشد کفش باشد


روزي مردي زشت و بداخلاق از بهلول سوال نمود که خیلی میل دارم که شیطان را ببینم .

بهلول گفت :

اگر آیینه در خانه نداري در آب ذلال نگاه کن شیطان را خواهی دید .


روزي بهلول از طرف قبرستان می آمد .

از او پرسیدند از کجا می آیی ؟

گفت : از پیش این قافله که در این سرزمین نزول نموده اند .

گفتند : آیا از آنها سوالاتی هم کردي ؟

گفت : آري . از آنها پرسیدم کی از اینجا حرکت و کوچ می نمایید ؟

جواب دادند که ما انتظار شما را داریم هروقت همگی به ما ملحق شدید حرکت می نماییم .


روزی بهلول در قصر خلیفه کنار پنجره نشسته بود و بیرون را می نگریست .

خلیفه پرسید : آن بیرون چه می بینی ؟

گفت : دیوانگان انبوه که در رفت و آمد ند و خود نمی دانند چه می کنند

و عجیب این است که اگر آن سوی پنجره بودم و داخل قصر را تماشا می کردم ، باز هم جز این نمی دیدم.


حکایت خلیفه شدن بهلول از آن حکایت های است که تامل هر انسانی را بر می‌انگیزد.

می گویند روزی هارون الرشید از بهلول پرسید : دوست داری خلیفه باشی؟

بهلول گفت : نه !

هارون الرشید گفت؛ چرا ؟

بهلول گفت؛ از آن رو که من به چشم خود تا به حال مرگ سه خلیفه را دیده ام .

ولی تو که خلیفه‌ای مرگ یک بهلول را هم ندیده ای.


پیامک بهلول

ادامه پیامک های طنز بهلول سری۱


روزی هارون الرشید از کنار گورستان می‌گذشت که دید، بهلول و علیان مجنون با هم نشسته و سخن می‌گویند.

خواست چشم زهری از آنها بگیرد و دستور داد هر دو را آوردند.

خلیفه فریاد زد و گفت؛ من امروز دیوانه می‌کشم .

جلاد را طلب کنید. جلاد آنی با شمشیر کشیده، حاضر شد. علیان را بنشاند که گردن زند.

بهلول پرسید: ای هارون چه می‌کنی؟

هارون گفت: امروز دیوانه می‌کشم.

بهلول گفت : سبحان الله، ما در این شهر دو دیوانه بودیم، تو سوم ما شدی . تو ما را بکشی چه کسی تو را بکشد.


هارون الرشید طعامی برای بهلول فرستاد .

خادم طعام را نزد بهلول برد و پیش او گذاشت و گفت؛ این طعام را خلیفه مخصوص تو فرستاده است.

بهلول طعام را برداشته و جلوی سگی که کنار کوچه بود، گذاشت.

خادم فریاد کشید؛ چرا طعام خلیفه را پیش سگ می‌گذاری؟!

بهلول پاسخ داد؛ دم مزن، اگر سگ نیز بشنود این طعام خلیفه است، هرگز لقمه‌ای از آن نخواهد خورد‌؟!


حکایت می کنند که فقیرترین فرد از دید بهلول خلیفه زمان خویش بود چرا که….

روزی هارون به بهلول پولی داد تا بین فقرا تقسیم کند.

بهلول پول را گرفت و چند لحظه بعد به خلیفه باز گرداند.

هارون دلیل این کارش را پرسید؟

بهلول گفت: من هر چه فکر کردم از خلیفه فقیرتر و نیازمندتر نیافتم به خاطر اینکه ماموران تو با زور از مردم باج و خراج می‌گیرند و به خزانه تو می ریزند.


روزی بهلول به شتاب تمام راه می‌رفت، پرسیدند :

با این شتاب کجا می روی؟

گفت؛ می روم تا از دعوای دو نفر جلوگیری کنم.

گفتند: کدام دو نفر؟

گفت: خودم و آن کسی که دارد دنبال من می دود!


روزی خلیفه به بهلول گفت؛

چرا خدا را شکر نمی‌کنی از زمانی که من بر شما حاکم شده‌ام ، طاعون از میان شما رفع شده است ؟

بهلول گفت: خداوند عادل تر از آن است که در یک زمان دو بـلا بر بندگانش گمارد.


بهلول را پرسیدند که عصا به چه کار آید ؟

بهلول گفت: عصا به این کار آید که روزی هزار بار زمین می خورد تا صاحبش زمین نخورد.


یکی از مستخدمین خلیفه هارون الرشید ماست خورده و مقداری از آن در ریشش ریخته بود.

بهلول از او سوال نمود: چه خورده‌ای؟

مستخدم برای تمسخر گفت: کبوتر خورده‌ام.

بهلول جواب داد: قبل از آنکه بگویی من دانسته بودم.

مستخدم پرسید: از کجا می‌دانستی؟

بهلول گفت: فضله‌ای بر ریشت نمودار است.


بهلول پای پیاده بر راهی می‌گذشت.

قاضی شهر او را دید و گفت: شنیده‌ام الاغت سقط شده و تو را تنها گذاشته است.

بهلول گفت: تو زنده باشی یک موی تو به صد تا الاغ من می‌ارزد.


روزی خلیفه از بهلول پرسید : تا به امروز موجودی احمق تر از خود دیده ای؟
بهلول گفت : نه والله این نخستین بار است که می بینم


روزی یکی از حامیان دولت از بهلول پرسید : تلخ‌ترین چیز کدام است؟
بهلول جواب داد : حقیقت است
آن شخص گفت : چگونه می‌شود این تلخی را تحمل کرد؟
بهلول جواب داد : با شیرینی فکر و تعقل !!!

پایان پیامک های طنز بهلول سری۱

 طنز بهلول

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز بهلول:

برای مطالعه پیامک های جمله سازی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز عید نوروز کلیک کنید.

پیامک طنز گل آقا

پیامک های طنز گل آقا سری ۱

طنز گل آقا

از نو، همه اجناس به بازار گران شد

گردید گران، آن چه که ده بار گران شد

کالای به دکان و توی حجره و پستو

هم جنس تلنبار به انبار گران شد


پوشاک گران گشت به مانند خوراکی

دارو ز برای من بیمار گران شد

نان گشته سبک وزن، که یک نوع گرانی است

بر گرده ما بار، به تکرار گران شد!


آن سبزی از شام بجا مانده که بوده است

در روز مرا قاتق ناهار گران شد

گر گوجه فرنگی است گران جای عجب نیست

چون مال فرنگ است به ناچار گران شد


هرگز نشنیدیم شود اندکی ارزان

هرچیز که هر روز به خروار گران شد

می‌گفت چنین با خر خود مرد دهاتی

ای خر، ز برای تو هم افسار گران شد

امسال مرو نیز ز دست ای کت و شلوار

یکسال بمان، چون کت و شلوار گران شد


مادر می‌خواست پارچه‌ای را ببرد. داد کشید: قیچی خیلی کند شده‌، حتی پارچه را هم نمی‌برد.

پسرش جواب داد: من که سر در نمی‌آورم. الآن که با آن حلبی می‌بریدم خیلی خوب کار می‌کرد!


مشتری: دوتا بلیت برای امشب.

مسوول گیشه: برای رومئو و ژولیت؟

مشتری: نه! برای من و همسرم


زورگویی

آن دانه که هست اقویا کاشته است

بهر ضعفا چه حاصلی داشته‌است؟

هر جای که گربه قد برافراشته است

جایی ز برای موش نگذاشته است!


ای آنکه ز خاک پاک ایران رفتی

گریان ماندی، اگر چه خندان رفتی

ز آن روز به تنگنا فتادی، ای گل،

کز باغ درآمدی، به گلدان رفتی!


شهر نشینی

دهقان بودم، مرا به شهر آوردند

بی عرضه، و هیچ کاره‌ام پروردند

ز آنجا که سرو پزم تماشایی بود

اطفال محل شهر فرنگم کردند!


حضرت اجل

کس هیچ به درد من نپرداخته است

سویم نظر مهر نی نداخته است

تکلیف مرا اجل کند روشن و بس

این کار ز حضرت اجل ساخته‌است!


پیامک گل آقا

ادامه پیامک های طنز گل آقا سری۱


یارو به یک نقاش سفارش یک تابلوی نقاشی از صحنه جنگ داد و بعد از چند ماه که برای تحویل تابلو مراجعه کرد،

نقاش منظره‌ای از یک کوه و رودخانه را به او تحویل داد.

یارو پرسید؛ پس صحنه جنگ کجاست؟

و نقاش گفت؛ این کوه را می‌بینی؟ پشت این کوه جنگ است!


از دوستم پرسیدم تعلیم رانندگی چطور بود

میگه فضا فضای معنوی بود

به هر سمت می پیچیدم همه می گفتند یا ابوالفضل العباس


یارو رفیقش  فوت میشه نمیدونه چطور خبرو به زن رفیقش بگه

بهش میگه شوهرت رفته یه زن دیگه گرفته !

زن رفیقش : الهی جنازشو بیارن خونه !!!

یارو : بچه ها جنازه را بیارید


رفتیم باغ وحش یارو مار پیلتون دیده برگشته سمت من میگه:مار؟پ ن پ.خلال دندون رستمه که سیمرغ با ورد مارش کرده


به گُل آقا میگن:درد عشق بدتره یا درد دندون؟میگه:هنوز تو اتوبوس دستشویت نگرفته


سه تا دیونه رو میزارن تو اتاق.دوتاشون شروع میکنن به رقصیدن.اون یکی رو زمین نشسته بودو میگفت:سبز آبی قرمز…میگن این یعنی چی؟میگه رقص نورم دیگه


چوپان با گوسفندا لج میکنه میبرتشون زمین چمن مصنوعی


به غضنفر میگن دلخراش ترین صحنه زندگیت که دیدی چی بوده؟میگه تو زلزله بم داشتم یه بچه رو خاک میکردم هی میگفت:عمو من زنده ام


گل آقا به یک کارگردان میگه!؟

چجوری می تونم وارد سینما بشم!؟

گفت باید بری بلیط بخری


به گل آقا میگن یک دستگاه ساختیم که به سوالات جواب میده

میگن شمام بیا یک سوال کن

گل آقا میره یک سوال میپرسه دستگاه خراب میشه

دوباره دستگاه و درست می کنن گل آقا میاد دوباره سوال میکنه دستگاه این دفعه فنراش میزنه بیرون کاغذ چاپ میکنه

خلاصه خراب مشه میگن دفعه اول چی پرسیدی

میگه گفتم چه خبر میگن بار دوم چی پرسیدی

میگه گفتم دیگه چخبر

پایان پیامک های طنز گل آقا سری۱

لینک صفحات مشابه پیامک های طنز گل آقا:

برای مطالعه پیامک های طنز بهلول کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز جمله سازی کلیک کنید.

پیامک های لطیفه

پیامک های لطیفه سری ۳

پیامک های لطیفه

چیستان :

آن چیست که هیچکس ندارد وهمه توقع دارند تو حتما آن را داشته باشی؟

جواب : اعصاب !


یک منبع ناشناس که نخواست نامش فاش شود،

خبری را اعلام کرد که نخواست پخش شود !


دیشب تو حال خوابیدم یکم اونور ترمم یه گلدون کاکتوس بود

صبح مامانم اومده بایه نگرانی خاصی میگه گلدونه نیستش تو نخوردیش !

یعنی شما میگید منو چی فرض کرده ؟


ما مورد داشتیم که با ما راه نمیومده ولی با بقیه دوچرخه سواری میکنه !

بدبخت دوچرخه ندیده …


ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﻑ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﺳﺮﯾﻌﺘﺮﮐﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﮔﺎﺯ ﻣﯿﺪﺍده


رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود …

قصابه گوشت هر کی آماده میشد اینجوری صداش میزد : گوساله کی بود ؟ گوسفند بیا اینجا

به من گفت : تو گوسفندی ؟

گفتم : نه من گاوم !

گفت : اینجا گاو نداریم همه یا گوسفندن یا گوساله


زنگ زدم رستوران؛ میگم: غذا چی دارین؟

میگه: پیتزا، جوجه کباب، کوبیده، مرغ، استیک …

.

.

.

منم گفتم: خوش بحالتون، ما آش داریم!

نمیدونم چرا قطع کرد!


ملت دیوونه شدن

مامان من وقتی الویه درست میکنه…

.

..

ناهار چی داریم؟الویه

شام؟الویه

صبحونه؟الویه

گشنمه؟الویه

چی؟الویه

کی؟الویه


اینقدر خوشم میاد از بچه هایی که با استاد صحبت میکنن

.

.

.

و تمام وقت کلاس رو میگیرن..!


طرف داشت واسه بچه ده سالش توضیح میدادکه:

زمان ما آب نبود …

گاز نبود …

تلفن نبود …

مایکروفر نبود…

ال سی دی کسی نداشت…

یهو بچه میگه:

.

داری حال میکنی با ما زندگی میکنیا!!


پیامک لطیفه

ادامه پیامک های لطیفه سری۳


تو ‏ذهن مادرا وقتی سر قابلمه سوپ و آش اند هی تکرار میشه

اون غذاها توی یخچال مونده رو میریزم توش هم خوشمزه میشه هم اسراف نمیشه هم کسی نمیفهمه..


طرف دوستش میمیره

بهش میگن علت مرگش چی بود؟؟؟!

میگه:

والا این علت زندگیشم معلوم نبود چه برسه به مرگش!


یه بازی جدید کشف کردم

من شماره حساب میدم ،

بعد هرکی پول نریزه میبازه

مسخره بازی درنیارینا

بذارید قشنگ بازی کنیم..


قديما مادرما از يه پکيج آموزشى که شامل:

دمپايى, يه متر شلنگ, فلفل قرمز, قاشق داغ و…. استفاده ميکرد!!…..

خیلی هم خوب تربیت شدیم والا


اینایی که برای تبریک تولد مینویسنHBD،

اینا خیلی آدمای مهمی هستن،

خیلی وقتشون کمه باید برن جونه چند نفرو همزمان نجات بدن!


یه عدد بین ۱۰ تا ۲۰ انتخاب کن.

اون عدد رو با ۳۲ جمع کن.

حاصل رو ضرب در ۲ کن.

حاصل رو منهای ۱ کن.

حالا چشماتو ۵ ثانیه ببند.

همه جا تاریک شد. درسته؟؟؟

ما اینیم دیگه


به یا رو میگن با بالش جمله بساز:میگه یک چغک دیدم زدم به بالش

میگه با این بالش نه با اون بالش!؟

میگه خب چه فرقی داره زدم به اون بالش


رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه


به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم


يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا بده نمی خوام بدوزی

پایان پیامک های لطیفه سری۳

 

لینک صفحات مشابه پیامک های لطیفه:

برای مطالعه پیامک های پ ن پ کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

پیامک لطیفه

پیامک های لطیفه سری ۲

پیامک لطیفه

مرد، این موجود بیچاره!!

وقتی به دنیا میاد همه حال مادرش رو می پرسن،

وقتی ازدواج می کنه همه دوروبر عروسن،

وقتی هم که می میره همه می گن بیچاره زنش!!


یارو سوار تاکسی می شه، در رو باز می ذاره. راننده می گه آقای محترم در رو ببند.

می گه : ای کلک .. می خوایی دربست حساب کنی؟


به یارو می گن وقتی زنت نیست چکار می کنی؟ می گه: استراحت ..

می گن وقتی هست چی؟ می گه: استقامت


پیاده شدن از مترو تو ایران مثل شنای قورباغه می مونه…

باید جمعیت جلوی در رو بشکافی تا  بتونی پیاده بشی


زن خطاب به همسرش:

لیلی شدم مجنون شدی.

شیرین شدم فرهاد شدی.

حوا شدم بعید بدونم آدم بشی!!


می دونی چرا زنبورا گل می خورن؟

چون دروازه بان ندارند!!


این sms ورزشیه :

برو پایین

.

..

….

حالا برو بالا!!


تو بهترین گل دنیایی.

اما نه صبر کن….

پرچم کمک داور بالاست…

تو آفسایدی


یک روز یک یارو

دیگه نمیخوره به نرده

۵۰ساله داره بهش میخوره دیگه از این به بعد تصمیم گرفته جا خالی بده


یه روزیه یارو سوار هواپیما می شه یهو هواپیما سقوط می کنه…

این قرار بود جوک باشه… اما حادثه خبر نمی کنه


پیامک لطیفه

ادامه پیامک لطیفه سری۲


به خودتون نبالید که خوشگلید…

اگه ما زشتا نبودیم شما خوشگلا به چشم نمی و مدید


یکی از دغدغه های بچگیم این بود که میرفتم دستشویی

نمیدونستم کدوم طرفی باید بشینم…


شامپو خریدم روش نوشته:

این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید!

من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن


وقتی می پرسی چیزی میخوریین ؟

اونی که میگه : من یکی دو لقمه باهات میخورم…

جدا موجود ترسناکیه


میدونی لذت بخش ترین لحظه زندگی کیه؟

وقتی یه عطسه میکنی از ته دل

یعنی انگار ری استارت میشی !


مامان بزرگمو بردن رادیولوژی

اومده میگه خیلی خوب بود، خوب شدم !


یکی از سرگرمی های مورد علاقم اینه که

یه پچه ی ۳ تا ۶ ساله رو بغلش میکنم و دور خودم میچرخم

تا سرش گیج بره ، بعد میذارمش  رو زمین تا راه بره

بعد میشینم نگاه میکنم که چطور هی میخوره به در و دیوار …

حتما امتحان کنید !


بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم

که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما


ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺻﺒﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﻏﻠﺘﮏ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺸﺪ . . .

ﺍﻻﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﻏﻠﺘﮏ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭﻡ ﺧﻼﺹ ﺷﻢ ﺑﺮﻩ


توماس ادیسون در بیانیه ای یاد آوری کرد

من فقط برق رو اختراع کردم

جان مادرتون واسه قبضش به من فحش ندین !

 پایان پیامک لطیفه سری۲

لینک صفحات مشابه پیامک لطیفه:

برای مطالعه پیامک های پ ن پ کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

پیامک لطیفه

پیامک های لطیفه سری ۱

لطیفه

چهار چیز که حضرت حوا نمی تونست به حضرت آدم بگه:

آدمت می کنم…

از شوهرهای دیگه یاد بگیر…

قبل تو صدتا خواستگار داشتم…

میرم خونه مامانم


قابل توجه گناهکاران: می گن تو روز قیامت یقتونو می گیرن.

 پس روز قیامت لباس یقه دار نپوشین


من آخر ، سر از کار این دخترا درنیاوردم.

متنفرن از اینکه سنشون رو بپرسی ولی پدرتو درمیارن اگر تاریخ تولدشون رو یادت بره؟!


سیاست های غلط به این می گن:

ثیاثت ، صیاصت، ثیاثط، صیاصط، سیاسط !


از یارو می پرسن، ساعت چنده؟ یارو بلد نبوده می گه: پاشو پاشو دیرت شده !


به یکی می گن داری کجا می ری؟

میگه: من جایی نمی رم دارم برمی گردم !


به یکی می گن پنچ تا حیوان درنده نام ببر.

می گه ۲ تا شیر ۳ تا پلنگ


یارو میره بیرون به پسرش می گه: پسرم با کبریت بازی نکنیا خطرناکه.

پسرش می گه نترس بابا من خودم فندک دارم!!!


اون قدیما که اتو برقی تازه اومده بود، یک خانواده روستایی تازه به شهر اومده بودن

یک روز زنه اتوبرقی رو تو مغازه می بینه شب به شوهرش می گه :

تو چه قدر بی عرضه ای، تو شهر ماله برقی اومده تو هنوز با با ماله دستی کار می کنی؟!


به یارو می گن چرا زنتو با چاقو کشتی؟

می گه راستش پول نداشتم اسلحه بخرم!!


پیامک لطیفه

ادامه پیامک های لطیفه سری۱


به یارو می گن: اگه حالت تهوع بهت دست بده چکار می کنی؟

می گه : متاسفانه من عادت ندارم به کسی دست بدم.


تو کلاس نشسته بودم . بچه ها داشتن شلوغ می کردن.

مدیر اومد و گفت: اینجا طویله است؟

یکی گفت آقا اجازه ، اشتباه اومدی کلاس بغلیه… مدیرم تا می خورد زدش!


یعنی اینقدر که پسرا به موهاشون می رسن

اگه به بوته شلغم رسیده بودن ، الان هلو می داد!!


دوتا دروغگو بهم می رسن اولی می گه: من دیشب تو ماه شاممو خوردم…

دومی می گه : آره راست می گی من دیروز که داشتم از زمین برمی گشتم دیدمت … راستی اون که کنارت بود کی بود؟


معلم: ۱۰ تا سیب داریم، من ۹ تاشو می خورم. چند تا سیب می مونه؟

بچه: همون یکی رو هم بردار بخور! سیب نخورده!!


محققان دنیا بر این باورند که ۵۲۱۵۳۶۴۵۴۵ جمعیت جهان مبتلا به تنبلی هسند چون حتی این شماره رو کامل نخوندن..

آیا شما هم جزء این دسته هستین؟


زمزمه دانشجویان پسر شب قبل امتحان:

خب .. اینکه نمیاد … اینم که بلدم…. وای چه قدر خسته شدم ..

درس خوندن بسه ..برم بخوابم


از خدا که پنهون نیست…

ولی خدارو شکر از از شما پنهونه ، وگرنه الان کل جهان خبردار بودن!!


عروس میره گل بچینه..

شهرداری جمعش می کنه!!


بچه: مامان، شاهزاده رویاها با اسب سفید یعنی چی؟

مادر: یه خری مثل بابات!!

پایان پیامک های لطیفه سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک های لطیفه:

برای مطالعه پیامک های پ ن پ کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های سرکاری کلیک کنید.

پیامک های سرکاری

پیامک های سرکاری سری ۳

پیامک های سرکاری

اسپانیایی ها میگن :

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است !

ایتالیایی ها میگن:

عشق یعنی ترس از دست دادن تو !

ایرانی ها میگن :

عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود!


اگه گفتی شباهت هویج با کفش ملی چیه؟

باشه بابا فهمیدم می دونی، نمی گم.

فقط می خواستم یادآوری کرده باشم


هیچ چیز خفت آورتر از این نیست

که ببینی ابلهی در آنچه تو شکست خورده ای موفق شده است!!!


در خرابه های قلبت کارگری بیش نیستم

سیمان بفرست کار خوابیده..!


خواستم جونمو فدات کنم

باخودم گفتم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!!!!


به سراغ من اگر می‌آئید

سر راهتون بی زحمت دو تا نون سنگگ هم بگیرین


از شب پرسیدم

 چه بنویسم واسه کسی که دوستش دارم؟

گفت:مگه بیکاری بگیر بخواب.


دانشمندان دارن تحقیق میکنن که یک انسان تا چند وقت میتونه بدون مغز زندگی کنه ….

یه لطفی بکن و سن خودتو بهشون بگو..!


دختران تحصیل کرده امروزی همسران خوبی از آب در می آیند

زیرا برای اینکه توضیح دهند که چرا غذا شور یا بی نمک شده است واژه های بیشتری در اختیار دارند!!!


از دست زمانه تیر باید بخوری

دائم غم ناگزیر باید بخوری

صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست

بچه تو هنوز شیر باید بخوری …


پیامک سرکاری

ادامه پیامک های سرکاری سری۳


روزی تو را ز مستی تشبیه به ماه کردم!

لامپ ۶۰ هم نبودی من اشتباه کردم!


خوابی؟ بیداری؟ اگه خوابی چرابیداری؟

پس بیداری؟

اگه بیداری چراخوابی؟پس خوابی برو راحت باش!

فقط میخواستم ببینم خوابی یا بیدار!

حالاخوابی یا بیدار!


اسمت رو روی باغچه نوشتم، شگفت!

روی درخت نوشتم، میوه داد.

توی صحرا نوشتم، لاله زار شد!

آخه عزیزم پشکل هم اسم شد!


دوستت دارم. تو چی؟

خیلی میخوامت. تو چی؟

دوریت اذیتم میکنه. تو چی؟

بی تو میمیرم. تو چی ؟

من الکی گفتم. تو چی؟


الهی تو خورشید بشی من زمین که سالی یک بار من دور تو بگردم

ولی تو سالی ۳۶۵ بار دور من بگردی!


تازگی ها توی شهرداری استخدام شدم!

اگه دوست داری سر کوچه وایسا تا ببرمت.


دوست دارم با تو بخوابم

من و تو تنها با هم بخوابیم

من بی تو خوابم نمی بره

با شلوار خوابم نمی بره

کجایی زیرشلواریم


امروز رفته بودم پشت بوم که آنتن تلویزیونون رو تنظیم کنم، با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم میگم: الو، مامان خوبه؟ مامانم هم میگه : مرسی همه خوبن شما خوبین؟ خانواده خوبن؟

ببخشید بجا نیاوردم.


محض رضای خدا یکی واسه این مادرا شفاف سازی کنه

.

.

.

.

اگه یه لباس جدید میخریم معنیش این نیست که میتونی قبلی رو دستمال گردگیری کن


میگن تو جهنم یه جایی هست که …

.

.

حالا بهتون نمیگم خودتون که رفتید میفهمید

پایان پیامک های سرکاری سری۲

 

لینک صفحات مشابه پیامک های سرکاری:

برای مطالعه پیامک های طنز ملا نصرالدین کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز گل آقا کلیک کنید.

پیامک طنز سرکاری

پیامک های سرکاری سری ۲

پیامک سرکاری

گر بمیرد دختری از قبر او روید گلی!

گر بمیرند دختران دنیا گلستان میشود !


فردوسی حکیم بزرگ ایرانی که همه قبولش دارن میگه:

که پیش زنان هرگز راز مگوی ، چو گویی ، سخن بازیابی به کوی !


ارنست همینگوی:

زن ها جنگ ها را شروع می کنند و مردها آن ها را ادامه می دهند !


مردها و زن ها دست کم در یک مورد اتفاق نظر دارند. هیچ کدام به زن ها اعتماد ندارند!


تحقیقات نشان داده که فقط ۲۰% مردها عقل دارند !

۸۰% بقیه زن دارند


مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج می کنندبر اثر کمبود حوصله طلاق می دن

ولی نکته جالب اینه که بر اثر کمبود حافظه دوباره ازدواج می کنند !


بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و

زن دومشون رو مدیون موفقیت شون !


مرد اولی : امان از دست این زنها ! زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !

دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !


فرق پیر دختر با پیر پسر:

اولی موفق نشده ازدواج کنه ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه


یه ضرب المثل آموزنده هست که می گه :

مردن برای زنی که عاشقشی از زندگی باهاش آسون تره !


پیامک سرکاری

ادامه پیامک سرکاری سری۲


مرد به زن : عزیزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دین رو به زندگیم آوردی!

چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا’ وجود نداره !


فرهنگ لغات زنان :

 آره یعنی نه

نه یعنی آره

ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن

هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه

چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم

دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دو ساعت علافی !!!


زنان به خوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر می گویند

تا در حفظ آن شریک باشند !


اگه دیدی یه نقطه کوچولوی قرمز تو هوا داره میاد طرفت اون دل من نیست که از دلتنگی میاد پیشت

اون یه مگسه که رژ زده !


زندگی مثل شطرنج میمونه

البته تو که بچه ای برو منج بازی کن !


اگه یه روز رفتی سفر

رفتی از پیشم بی خبر

سوغاتی واسم چی میاری؟


این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود..

قضیه اش چی بود….!!!

بالاخره چی شد …!!!

خیلی کلک بود


چه کنم چرخ فلک کرده مرا از تو جدا

من چه جورابی بپوشم که دهد بوی تو را


اون چیه که اولش منم ، دومش تویی ، آخرش هم زبون داره؟

.گل گاو زبون!


این که میگن طرف مثه سگ دروغ میگه یعنی چی ؟

آخه سگ مگه دروغم میگه ؟؟؟؟

اصلا مگه سگ حرفم میزنه؟

چرا ذهن آدمو بیخود درگیر میکنین؟

پایان پیامک سرکاری سری۲

لینک صفحات مشابه پیامک سرکاری:

برای مطالعه پیامک های طنز ملانصرالدین کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز گل آقا کلیک کنید.

پیامک سرکاری

پیامک های سرکاری سری ۱

سرکاری

خیلی دلم برات تنگ شده

اونقدر که از دوریت گریه ام میگره…

اما وقتی قیافت یادم میاد خندم میگیره!


باهمه وجودم سرمو روشونه مهربون تو میذارم و یواشکی دماغمو با لباست پاک میکنم!


روی فرش دلم جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را ، بدتر شد

خلاصه اینکه گند زدی به فرش رفت پی کارش


از من بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین آدم کیه ؟

انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه


درتنهاترین شبهای من صدای توست.

تنها تو هستی که صورتم را در تنهایی شب نوازش می کنی و تنها دلیل بیدار بودنم تو هستی

ای پشه


دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم

۱ همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطر ناکه با قدرت بگید

۲ بلافاصله بس از گفتن فرار کنید


آسمان را می خواهم برای عبور

جاده باریک است!

ماه را می خواهم برای نور

راه تاریک است!

تو را می خواهم برای نظافت

تعطیلات نزدیک است!


شنیدم تو ۳ ساعت ۳ کیلو لاغر کردی

ای ناقلا! دماغتو عمل کردی!؟


اگر الآن ۵ بار جلوی آینه بگی “من احمق هستم”

عکس کسی رو که دوست داری توی آینه می بینی


یه توپ دارم قلقلیه

موهای سرم فرفریه

پیام جدید نداشتم

سرت کلاه گذاشتم


پیامک سرکاری

ادامه پیامک های سرکاری سری۱


عزیزم خیلی دوست دارم

خیلی وقته که ندیدمت

بزرگترین آرزوم اینه که باز هم بیام جلوی قفست بهت غذا بدم

میمون خوشگلم!


اگر در قلب مرا باز کنی صدایی خواهی شنید که میگوید:

جون مادرت درو ببند سوز میاد


یک اس ام اس توپ دارم که تا حالا واسه هیچ کس نفرستادم

پس واسه تو هم نمی فرستم


پشتتو نگاه کن ببین دم داری؟

نداری؟

پس خودتی!

چون خر ما از کرگی دم نداشت!


می دونی رمز موفقیت چیه؟

.برو پایین

به کسی نگی ها

.اینه

۵۷۸۶۵۸۷۳۴۹۸۲۳۹۸۴۶۸۷۴۲۳۹۷۳۲۹۸۳۷۵۴۳۸۸۷۲۷۸۴

۳۴۵۹۴۳۱۸۵۹۶۳۴۵۸۷۳۷۵۱۰۹۸۵۳۸۷۶۳۸۹۱۵۷۶۸۳۶۵۳

۳۷۴۸۶۵۴۸۷۳۷۶۵۹۸۱۳۷۸۵۶۸۳۵۱۰۹۵۷۸۴۳۶۸۷۱۶۸۵۶


هر وقت پیشم نیستی دلم برات تنگ می شه!

هر وقت هم که پیشم هستی دلم برات تنگ می شه!

ای مردشورتو ببرن که بود و نبودت یکیه!


عذر می خوام که بد موقع مزاحم شدم.

یه سوال داشتم!

می خواستم ببینم کفن جیب داره ؟


شنیدم آنقدر مهم شدی که

 وقتی میری دستشویی مگسها به احترامت بلند میشن!


تو را از گُل نه از گِل آفریدند

زعطریاس وسنبل آفریدند

نمی دانم تو را با این همه حسن

چرا اینگونه منگل آفریدند؟


خواص گوسفند:

بو میدهد.

سبزی میخورد.

گاهی می خوابد.

پرواز نمیکند.

عقل دارد اما اس ام اس های سر کاری را تا آخر می خواند

پایان پیامک های سرکاری سری۱

 

 

لینک صفحات مشابه پیامک های سرکاری:

برای مطالعه پیامک های طنز ملانصرالدین کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک های طنز گل آقا کلیک کنید.